۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

1- قال الصادق(ع): اذا قمت الی الصلاة فقل بسم الله و بالله و من الله و الی الله و کما شاء الله و لاقوة الابالله اللهم اجعلنی من زوارک و عمار مساجدک و فتح لی باب رحمتک واغلق عنی باب معصیتک الحمدلله الذی جعلنی ممن یناجیه اللهم اقبل علی برحمتک جل ثناوک ثم افتتح الصلاة(1).
امام صادق(ع) فرمود: موقعی که برای نماز ایستادی پس بگو: بسم الله و بالله... تا اللهم اقبل علی برحمتک جل ثناوک.
یعنی: به نام خدا و به کمک او ابتداء و انتهاء او است و آنچه که خواهد همانست و قوه ای جز قوه خدا نیست، ای خدا مرا از زائرین خود و از آباد کنندگان مساجدت قرار ده، و برای من درب رحمت خود را باز گردان و راه های معصیت خود را بر من بسته گردان. حمد خدای را که قرار داد مرا از کسانی که مناجات او می کنند، خدایا نظر رحمت خود را به من بنما، بزرگ است ثناء تو.
حضرت فرمودند: بعد از این جملات شروع به نماز کند.
2- قال الصادق(ع): کان امیرالمومنین (ع) یقول لاصحابه: من اقام الصلاة و قال قبل ان یحرم و یکبر: یا محسن قد اتاک المسیء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء و انت المحسن و انا المسیء فبحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ماتعلم منی، فیقول الله ملائکتی اشهدوا انی قد عفوت عنه و ارضیت عنه اهل تبعاته(2).
امام صادق(ع) فرمود: امیرالمومنین (ع) به اصحاب خود فرمود: کسی که برپا کند نماز را و قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا محسن قد اتاک تا آخر جمله دعا که «و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی» باشد، پس خدا به ملائکه خود خطاب کند: ای ملائکه من شاهد باشید من بنده خود را عفو کردم و راضی گردانیدم از او کسانی که مورد تجاوز و تعرض او قرار گرفته بودند.
3- قال امیرالمومنین(ع): ان النبی(ع) مر برجل یصلی و قد رفع یدیه فوق راسه، فقال ُما لی اری اقواما یرفعون ایدیهم فوق رءوسهم کانها آذان خیل شمس(3).
امام امیرالمومنین علی(ع) فرمود: پیامبر (ص) به مردی برخورد که نماز می خواند و دو دست خود را حتّی از سر خود بلندتر نموده بود، پس پیامبر با مشاهده او فرمود: عجیب است گروهی را می بینم که در موقع نماز دست هایشان را بالاتر از سر خود قرار می دهند، همانند چهارپایانی که از روی وحشی گری گوش و دم خود را به سمت بالا می کشند، پس این ها در موقع تکبیر گفتن یا مراسم قنوت بیش از حدّ معمول دست های خود را بالا می برند.
4- قال النبی (ع): الصلاة عماد الدین فیها عشر خصال زین الوجه، و نور القلب، وراحة البدن، و انیس القبور، و منزل الرحمة، و مصباح السماء، وثقل المیزان، و مرضات الرب، و ثمن الجنة، و حجاب من النار من اقامها فقد اقام الدین و من

ترکها ترک الدین(4).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۱۶
ندا حقانی

 محوریت نماز در اسلام


از مهم ترین عبادات در اسلام نماز است؛ تا جایی که در لسان روایات از آن با عنوان عمود و ستون نگه دارنده ی دین خدا یاد شده است. امام باقر علیه السلام می فرمایند: الصَّلاةُ عَمُودُ الدِّینِ مَثَلُهَا کَمَثَلِ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ اِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَ الاَوْتادُ وَ الاَطْنابُ وَ‌ اِذا مالَ العَمُودُ وَ انْکَسَرَ لَمْ یثْبُتْ وَتِدٌ وَ لَا طُنُبٌ؛ (1)«نماز ستون نگه دارنده ی خیمه ی دین اسلام است؛ مانند عمود و ستون خیمه است. اگر برقرار و ثابت بنماند بقیه ی میخ ها و طناب ها هم برقرار خواهند ماند و اگر کج یا شکسته شود، هیچ میخ و طنابی برقرار نمی ماند، و در نتیجه خیمه ای برپا نخواهد ماند».
در تعبیری دیگر فرمودند: اِنَّ اوَّلَ مَا یُحَاسَبُ بِهِ العَبْدُ الصَّلاةُ فَاِنْ قُبِلَت قُبِلَ مَا سِوَاهَا؛ (2) «اولین پرسش از بنده ی خدا در روز حساب، پرسش از نماز است. اگر نماز مورد قبول واقع شود، بقیه ی اعمالش مقبول خواهد بود».
از این دست بیانات حکیمانه ی اهل بیت علیهم السلام به خوبی می توان به اهمیت فوق العاده ی نماز نسبت به دیگر عبادات پی برد.
شاید یکی از وجوه اهمیت نماز در بین عبادات، بُعد تمرینی آن باشد؛ گو اینکه همه ی عبادات به نوعی دارای بُعد تمرینی اند، اما این بُعد در نماز، روشن تر و در عمل دارای تأثیر بیشتر و عمیق تری است. یکی از ابعاد تمرینی در نماز مسئله ی مراعات اوقات نماز است. یکی از بهترین طرق موفقیت در هر برنامه ی کاری، رعایت نظم و انضباط در آن برنامه است. رعایت نظم و انضباط جز با رعایت وقت و برنامه های زمانی آن برنامه میسر نمی شود. سهل انگاری و عدم اهتمام به آن، تمام برنامه را تحت تأثیر قرار خواهد داد و آنها را با تعطیلی و شکست مواجه خواهد ساخت.
توجه فوق العاده به اوقات نماز و اهتمام به اقامه ی نماز در اول وقت و در وقت فضیلت، خود یک برنامه ی تمرینی قوی و تأثیرگذار برای انسان سالک الی الله است. رعایت این امر انسان سالک را منضبط و منظم بار خواهد آورد و او را نسبت به رعایت امور دیگر ترغیب خواهد کرد.
به همین دلیل امام سجاد علیه السلام از خدای متعال توفیق اهتمام به شئون نماز، از جمله اوقات نماز را درخواست کرده اند: اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَقِفْنَا فِیهِ عَلَی مَوَاقِیتِ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ بِحُدُودِهَا الَّتِی حَدَّدْتَ وَ فُرُوضِهَا الَّتِی فَرَضْتَ؛ «بار پروردگارا، بر محمد و اهل بیتش درود فرست، و ما را بر زمان های نمازهای پنج گانه آشنا بفرما. به ما توفیق ده تا حدود شرعی نماز را مراعات کنیم و بر واجبات آن محافظت داشته باشیم».(3)
ایشان در این عبارت تلویحاً به آیاتی از قرآن کریم اشاره دارند که در آن بر حفظ اوقات نماز تأکید شده است:
حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَ الصَّلاَةِ الْوُسْطَى وَ قُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ‌؛ (4) بر [اوقات] نمازها و نماز میانه مراقبت کنید و خاضعانه برای خدا به پا خیزید. قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ‌ * وَ الَّذِینَ هُمْ... عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ‌؛ (5) بی شک مؤمنان رستگاران اند؛ آنان که... بر ‍[اوقات] نمازهاشان حافظ و نگاهبان اند.
این تأکیدها و تصریح ها شاید به دلیل اهمیت بسزایی است که رعایت دقیق اوقات نماز در برنامه های تربیتی و تمرینی دارد. به دلیل همین تأکیدها در آیات قرآن و روایات معصومین علیه السلام، بزرگان، علمای اخلاق و اصحاب کرامات و مکاشفات، برای آن ارزش بسیاری قایل بوده اند. آنان به دلیل رعایت این امر مهم در نماز، آثار عجیبی را نقل کرده اند؛ گو اینکه برخی از این امور عجیب، فراتر از احکام فقهی است، اما از مجموع این تأکیدات و آثار عجیب می توان دریافت که رازهایی در این امر مهم نهفته است که ما از آنها بی خبریم.
از علمای بزرگ شیعه و اولیای الهی عبارات مختلف و تعبیرات عجیبی درباره ی رعایت اوقات نماز، به ویژه اقامه ی نماز در اول وقت یا وقت فضیلت، نقل شده است. یکی از ساده ترین تعابیر، که یکی از علمای بزرگ معاصر (6) نقل کرده، این است که فرمودند: «اگر کسی وقت نماز را رعایت کند و آن را در اول وقت به جای آورد و با خدا عهد ببندد که نمازش را اول وقت بخواند، من تعهد می کنم که به مقامات بسیار عالی نایل بشود».
آن بزرگوار در مقام تأکید بر مضامین بلند این آیه، به شاگردانشان مانند علامه طباطبایی رحمه الله علیه و بعضی بزرگواران دیگر، تعهد به اقامه ی نماز اول وقت را در برابر تعهد ایشان بر رسیدن به عالی ترین مقامات معنوی، توصیه می فرمودند.
رعایت وقت نماز به قدری اهمیت دارد که نه تنها با بسیاری از عبادات و ریاضات قابل مقایسه نیست، بلکه برتر است. البته این مقامات بلند معنوی و اسراری که در این عبادات و رعایت موازین آن نهفته است، حقایقی است که انسان خود باید با عمل به آن، آنها را دریابد و درک و فهم آنها برای دیگران مشکل، بلکه غیرممکن است، و به همین دلیل یکی از استادان بزرگ (7) می فرمودند: «تا آدم خودش این مسئله را رعایت نکند و مقید نباشد که نمازش را اول وقت بخواند، نخواهد دانست که در تعالی روح انسان و تقرب به خدای متعال چه تأثیری دارد و سرّ این حقیقت را نخواهد فهمید».
مطلب دیگری که باید از خداوند درخواست کرد توفیق اقامه ی نماز به همان شیوه ی مطابق با سنت نبوی صلی الله علیه و آله و سلم است؛ به گونه ای که شرایط، اجزا، ارکان و خلاصه کمّ و کیف نماز به هیچ روی تغییر نیابد. فقهای بزرگوار در کتاب الصلاة به برخی از این امور اشاره کرده و بیان فرموده اند که حتی اگر ذکری که وارد نشده است، در نماز به قصد ورود خوانده شود، بدعت و حرام است و به جای آنکه عبادت باشد، مصیبت خواهد بود.
گو اینکه قبل از حادثه ی عجیب معراج رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، ایشان عبادات و خضوع و خشوعی زایدالوصف در پیشگاه خداوند داشته اند، اما تشریع نماز به کیفیتی که توصیه و امر فرمودند، (8) در معراج به ایشان تعلیم داده شد. (9) این حادثه نشان از اهمیت جایگاه نماز در پیشگاه خداوند دارد؛ چرا که تشریع کننده ی آن خداوند، و بهترین نمازگزارش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، و بهترین محل تشریع آن معراج است. به یقین می توان ادعا کرد شیوه ای که از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای اقامه ی نماز توصیه شده، بهترین شیوه ی ممکن است؛ وگرنه خداوند آن را به رسولش تعلیم نمی داد. به هر حال، تقیّد آن حضرت و ائمه ی معصوم علیهم السلام و اولیای الهی به اقامه ی نماز با رعایت تمام حدود و شرایط و با رعایت اوقات خاص، نشان از اهمیت فوق العاده ی نماز دارد.
بنابراین ب
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۰۶
ندا حقانی

نماز جمعه از دیدگاه محقق حلی


نماز جمعه یکی از واجبات است که باید به صورت جمعی و با وجود حاکم یا نماینده ی وی صورت گیرد، این نماز دو رکعت دارد و برای اقامه ی آن حضور حداقل پنج نفر الزامی است. به اعتقاد محقق، با وجود شرایطی این نماز واجب می شود که یکی از آن شرایط وجود سلطان عادل یا نماینده منصوب از طرف وی است. البته منظور ایشان از سلطان عادل تنها امام معصوم نیست و هر سلطان عادلی را شامل می شود، زیرا ایشان اشتراط سلطان عادل را به گفته فقهای شیعه اختصاص داده و قول ابوحنیفه را که وجود مطلق سلطان، عادل یا جائر است در مقابل این قول قرار داده، به علاوه ایشان بارها در شرایع و معتبر و آثار دیگر خود اصطلاح سلطان عادل را برای این مورد به کار برده است، در حالی که بیش تر مواردی که مرادش امام معصوم بوده از تعبیر « امام الاصل» استفاده کرده است. ولی با فرض این که منظور ایشان از سلطان عادل، امام معصوم هم باشد چون نایب امام را نیز گفته، پس با وجود فقیه عادلی که نایب امام معصوم است به نظر ایشان، نماز جمعه واجب می شود، اما اگر امام یا نایب ایشان نباشد، در این صورت محقق می گوید:
اذا لم یکن الامام موجوداً و لا من نصبه للصلوه و امکن الاجتماع و الخطبتان قبل یستحب ان یصلی جمعه و قیل لا یجوز و الاول اظهر(1)؛
هنگامی که امام و نماینده ی وی برای نماز نباشد ولی اجتماع مردم و ایراد خطبه ممکن باشد بعضی گفته اند نماز جمعه مستحب است و به نظر برخی جایز نیست، ولی نظر اول اظهر است.
محقق درباره ی این که چرا عدالت سلطان شرط وجوب نماز جمعه شده، می گوید:

چیزی که به خاطر آن نیابت جمعه بر اذن امام موکول شده عدالت وی است چرا که فاسق بیشتر متمایل به انجام خواست های و هواهای نفسانی خود است تا امور دارای مصلحت، و به همین دلیل بدون فرد عادل ریشه ی هرج و مرج و اختلاف به نحو احسن کنده نمی شود و دلیل دیگر این که چون فاسق نمی تواند امام و حاکم گردد، اهلیت نایب گرفتن برای این امور را نیز دارا نیست. (2)

محقق در این جمله ها علت شرط عدالت سلطان را برای نماز جمعه این می داند که چون وجوب جمعه اجتماع همگانی را در پی دارد و اجتماع همگانی نیز مظنه ی نزاع و درگیری است و برای جلوگیری از آشوب و هرج و مرج، وجود سلطان ضروری می باشد، ولی اگر فاسق باشد بیش تر به دنبال هوای نفس و خواهش های درونی خود است تا مصالح امت؛ پس درگیری و نزاع با وجود چنین سلطانی فروکش نمی کند، ولی اگر عادل باشد چنین نیست، زیرا وی دنبال مصالح امت است نه خواهش های درونی خود، به اعتقاد ایشان، نماز جمعه چون حضور همه افراد را در پی دارد باید آن را نماینده ی حاکم اقامه کند تا نزاع ایجاد نشود و اگر امام عادلی نبود اقامه ی نماز ممکن بود؛
بنابراین مستحب است؛ یعنی امامت جمعه از سمت هایی است که مخصوص حاکم است و انتخاب امام جمعه با وی می باشد، هم چنین امامت نماز عید با حاکم است. چون در آن نماز هم اجتماع همگانی و شرایط لازم برای نماز جمعه وجود دارد.

پی‌نوشت‌ها:

1. شرایع الاسلام، ص 76.
2. المعتبر، ج2؛ ص 280. ( عبارت قبلاً گذشت)

منبع مقاله: شریعتی، روح الله؛ (1347)، اندیشه سیاسی محقق حلی، قم: بوستان کتاب ( مرکز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، چاپ دوم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۰۲
ندا حقانی

چکیده

در باب اهمیت عبادت و بندگی خداوند متعال آیات و روایات زیادی وارد شده است تا آنجا که حتی مقصود از خلقت جن و انسان نیز عبادت خداوند متعال معرفی شده است و شرط اولیه عبادت حضرت باری تعالی داشتن بدن و جسمی سالم است و دیگر اینکه دستورات فراوانی نیز در دین اسلام پیرامون حفظ صحت بدن آمده که با بررسی و عمل به آنها می توان به این مقصود رسید ولی برای تحقق این امر باید به دامن طب اسلامی پناه برد زیرا این طب است که منشأ الهی ووحیانی دارد لکن برای پی بردن به جایگاه ویژه طب اسلامی سنتی در زمان کنونی ناگزیر هستیم که این طب والای برگرفته از تعالیم انبیاء و ائمه اطهار علیهم السلام را با طب رایج که منشأ پدید آمدن آن جهان غرب بوده مقایسه شود که شواهدی نیز بر برتری طب اسلامی سنتی بر طب رایج غربی وجود دارد.
و همچنین نظریات صاحبنظران نیز بر برتری طب اسلامی نسبت به طبهای دیگر و طب رایج نیز مطرح می باشد، پس از اثبات اینکه طب اسلامی سنتی برترین مرجع برای مراجعه برای حفظ صحت بدن و نیز حتی درمان بیماریهاست چندی از دستورات قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام همچون پرهیز از اسراف در طعام و انواع اسرافهائی که در لسان معصومین (علیهم السلام) وارد شده است و دستورات دیگر مطرح می گردد، همچنین زمان غذا خوردن در آداب اسلامی و رابطه آن با مساله عبادت خداوند متعال نیز در طب اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، در ضمن اینکه پیرامون غذا خوردن و اصولی که منجر به صحت بدن خواهد شد نیز مطرح شده است، حتی در مورد کیفیت و زمان آب خوردن نیز دستورات مهمی در طب اسلامی پیرامون حفظ صحت بدن وجود دارد که چندی از این مسائل ذکر شده است.
یکی از مسائل مهم در طب اسلامی سنتی پیرامون حفظ سلامتی و درمان بیماری ها مسأله حجامت است که جایگاه آن در آیات و روایات بسیار مهم دیده شده است که این اهمیت نیز در مقاله مطرح گردیده است.
کلید واژه: حفظ صحت بدن ـ طب اسلامی سنتی ـ طب رایج ـ عبودیت و سلامتی ـ تعالیم انبیاء و ائمه پیرامون طب.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۵۹
ندا حقانی